يزدفردا :مهندس محمد رضا كوچك زاده عضو شوراي اسلامي شهر يزد كه از اساتيد دانشگاه و سابقه فعاليت در نظام مهندسي يزد را دارد در برنامه زنده تلويزيوني در شبكه تابان نسبت به بافت قديم شهر يزد اظهار نظري نموده بودند كه با واكنش هاي مختلفي روبرو شد
به گزارش خبر نگار يزدفردا :از واكنشها ي صورت گرفته مي توان صدور بيانيه توسط چند تشكل دوستدار ميراث فرهنگي و همچنين واكنش رئيس ميراث فرهنگي به مخالفت با موضوع طرح شده اشاره كرد
در پي واكنش هاي صورت گرفته موضوع در شوراي اسلامي شهر يزد به بحث گذاشته شد و در آن جلسه مهندس كوچك زاده متني را خطاب به اعضاء شوراي شهر يزد منتشر نمود
متن كامل نامه مهندس محمد رضا كوچك زاده خطاب به اعضاء شوراي شهر يزد كه رونوشت آن به يزدفردا نيز ارسال شده است
بسمه تعالي
شوراي محترم اسلامي شهر يزد
با سلام
احتراماً به عرض مي رساند پيرو شركت اينجانب در برنامه "واژه در واژه" سيماي مركز يزد (شبكه تابان) در تاريخ 7/3/86 و ارائه نظرات و پيشنهادات خود در زمينه احياء بافت تاريخي و مسائل پيراموني آن در برنامه مذكور، اين نظرات توسط گروهي موسوم به "تشكلهاي دوست دار ميراث فرهنگي يزد" مورد اعتراض قرار گرفته كه با انتشار گزينشي عرايض بنده در سايتها و خبرگزاريهاي محلي و كشوري، موجب بروز برخي سوء برداشتها بويژه در بين همشهريان عزيز و بزرگوار ساكن در بافت تاريخي يزد گرديده است.
از اين رو لازم ديدم تا ضمن اعتراض به اين يكجانبه نگري و غوغاسالاري، متن پياده شده برنامه پخش شده در سيماي مركز يزد و ديدگاههاي تكميلي و پيشنهادات خود را در اين خصوص به منظور رفع سوء تفاهمها و حل معضلات موجود تقديم نمايم.
همانگونه كه استحضار داريد بحث بافت تاريخي و حواشي آن، از سالها پيش دغدغه جامعه دانشگاهي و مهندسي استان بوده و نشريات، مقالات، سمينارها و همايشهاي متعددي اين موضوع را مورد بحث قرار داده اند (به عنوان نمونه مي توان به همايش مديريت بحران زلزله در شهرهاي داراي بافت تاريخي كه در اوايل سال 85 به همت استانداري يزد برگزار گرديد، اشاره نمود). در اين راستا بنده نيز به عنوان عضو كوچكي از جامعه دانشگاهي و مهندسين سازه استان، در موقعيت هاي مختلف بويژه در جلسات هيئت تحريريه نشريه نظام مهندسي ساختمان (گنجينه يزد)، به همراه ديگر همكاران در مورد مسائل مرتبط با بافت قديم، خصوصاً عدم امكان مقاوم سازي بناهاي خشت و گلي در مقابل زلزله به علت شكل پذير نبودن مصالح آن، تأكيد داشته ايم كه نتيجه آن جلسات و مباحثات، در مقالات مختلف چاپ شده در نشريه "گنجينه يزد" منعكس شده است (به عنوان مثال مي توان به سرمقاله اينجانب در شماره 17 نشريه اشاره كرد كه به پيوست تقديم مي گردد).
لازم به ذكر است فعاليتهاي فوق در محيطهاي علمي و دانشگاهي بعد از زلزله مخرب و مرگبار شهر بم كه منجر به تخريب گسترده سازه هاي غير مقاوم شهر و بناهاي تاريخي و قديمي (مانند ارگ تاريخي و ارزشمند بم) گرديد، شدت گرفته و لزوم توجه جدي به آن بيش از پيش ضرورت يافته است.
در مقابل اين فعاليتها كه با نگراني از عواقب انساني هرگونه حادثه احتمالي و سانحه طبيعي چون زلزله در حال افزايش است، ديدگاهي وجود دارد كه با تلاش براي ثبت بافت تاريخي يزد در مراكز جهاني، تنها به نگهداري افراطي از اين بافت با وسعتي در حدود 730 هكتار (سطح گسترده اي از مركز شهر) مي انديشد تا به اصطلاح "ميراث فرهنگي" يزد را در سطح جهاني معرفي نمايد، غافل از اينكه ميراث فرهنگي انديشه است نه صرفاً خشت خام!!!
به عبارت ديگر آن چيزي كه مي تواند نام يزد را در جهان مطرح نمايد انديشه اي است كه روزگاري با ساخت بناهاي ماندگاري چون مسجد جامع، نبوغ خود را (با توجه به شرايط زماني خود) در طراحي، معماري و اجراء در سطح جهان به نمايش گذارده است. حال سؤال اين است كه اكنون اين نبوغ در كدام نقطه از جهان ديده مي شود؟ آيا امروز هم يزد مي تواند از لحاظ علوم و فنون مختلف شهرسازي و معماري خود را به جهانيان بنمايد و يا اينكه ديگر كشورها با سرعتي شگرف در حال توسعه زيربنايي و روبنايي شهرهاي خود با استفاده از تكنيكهاي نوين سازه، معماري، شهرسازي و ... هستند و مي خواهند ما را در گذشته خود ساكن نگه دارند.
چگونه است كه كشورهاي غربي ما را از دستيابي به علوم پيشرفته اي چون انرژي هسته اي منع مي كنند اما ما را تشويق به نگهداري بي حد و حصر بافت قديم كرده و اجازه بازسازي و اصلاح اين بافت را به ما نمي دهند؟ آيا آنها در اين موضوع خيرخواه ما شده اند؟ آيا در صورت وقوع هرگونه زلزله احتمالي، آنها مي توانند جان مردم شريف ساكن در اين منطقه از شهر را از زير آوارهاي خشت و گلي نجات دهند؟ آيا حتي در صورت بروز حوادث كوچكي چون آتش سوزي و يا بارندگي مداوم، كسي توان نجات جان و مال ساكنين كوچه هاي تنگ و پيچ در پيچ محله هاي قديمي (كه هيچ گونه وسيله امداد رساني نمي تواند در آنها تردد كند) را دارد؟ كدام يك از كشورها و حتي شهرهاي تاريخي ايران از جمله اصفهان، كاشان و ... زير بار اين حرف غير منطقي كشورها و مجامع خارجي رفته اند كه كل بافت تاريخي بايد حفظ شود و كسي حق بازسازي، نوسازي و يا مقاوم سازي آن را ندارد؟
مگر نه اين است كه در كشورهاي ديگر، بخشهاي كوچك و با ارزش بافت تاريخي را به صورت موزه نگه داشته اند و بقيه بافت را با توجه به نياز روز و آينده مردم، اصلاح و بازسازي كرده اند. جالب است بدانيد در شهرهاي برلين، مونيخ و هامبورگ آلمان تنها بخش كوچكي به مساحت تقريبي 150 هكتار را حفظ كرده اند و در شهر ونيز ايتاليا، با تغيير كاربري بخش تاريخي از مسكوني به تجاري و توريستي، به گونه اي برنامه ريزي كرده اند كه اين قسمت از شهر روزها فعال و شبها خالي از سكنه باشد تا در صورت بروز سوانح طبيعي، كمترين تلفات را داشته باشد.
عليهذا اينجانب با توجه به رسالتي كه هم به عنوان عضو شورا و هم به عنوان يك شهروند داراي تخصص سازه، در قبال جامعه خود دارم، معتقدم هرگونه برخورد غير واقع بينانه و افراطي با موضوع احياء بافت قديم مضر بوده و تنها اكتفا كردن به تعميرات ظاهري بناهاي بافت، چيزي جز اتلاف وقت و هدر دادن منابع و از دست دادن فرصتها (در حل مشكلات فعلي و آتي ساكنين اين بافت) نخواهد بود. در اين خصوص راه حل پيشنهادي كه مي توان ارائه داد، حذف بناهاي كم ارزش و بي ارزش و فدا كردن آنها براي حفظ بناهاي با ارزش و بخشهاي خيلي قديمي شهر و يا نگهداري بخش قديمي شهر بصورت موزه (خالي از سكنه) مي باشد.
به اعتقاد بنده تشخيص و تبيين ارزشهاي فرهنگي و اجتماعي موجود در بافت قديم بر حفظ خشت و گل آن مقدم است و چه خوبست با حذف بناهاي بي ارزش و كم ارزش بافت كه بعضاً مشكل دار و مشكل آفرين مي باشد، طرحهاي مناسب با بافت قديم ولي با مصالح جديد و سازه مقاوم در مقابل زلزله و همچنين دسترسي هاي كافي، تأسيسات شهري و امكانات رفاهي مورد نياز ساكنين عزيز اين بافت را طراحي كرده و به فكر ساختن شهري زيبا و منطقي براي سكونت حال و آينده شهروندان و همچنين جذاب براي گردشگران داخلي و خارجي باشيم.
از نمونه كارهاي خوبي كه در اين سالها با بهره گيري از سازه هاي جديد و شكل پذير در مقابل زلزله و استفاده از نما و معماري قديم اجرا شده است، بخشهاي توسعه حرم امام رضا (ع) را مي توان نام برد. در يزد نيز بخش احداثي هتل داد (واقع در خيابان دهم فروردين) و هتل مشيرالممالك از نمونه هاي خوب اجرا شده با اين الگو مي باشد.
در خاتمه پيشنهاد مي گردد به منظور بررسي پيشنهادات ارائه شده و يافتن راه حلي مناسب براي حل مشكلات مرتبط با بافت تاريخي شهر، كارگروهي متشكل از تعدادي از متخصصين دانشگاهي در رشته هاي سازه (گرايش مهندسي زلزله)، 2 نفر نماينده از شوراي اسلامي شهر، 2 نفر نماينده از ميراث فرهنگي يزد و 2 نفر نماينده از استانداري يزد تشكيل گرديده و به سؤالات مختلف از جمله اين سؤال اساسي كه "آيا بناهاي خشت و گلي موجود را مي توان در مقابل زلزله مقاوم نمود؟" پاسخ دهند. بديهي است نتيجه بررسي فوق مي تواند اساس هرگونه برنامه ريزي براي رفع مشكلات موجود در بافت تاريخي شهر يزد و نيز جلوگيري از توسعه بي رويه شهر (كه در اين سالها مشكلات عديده اي را براي مديريت شهري يزد به بار آورده است) باشد.
با آرزوي توفيق الهي
محمدرضا كوچك زاده
مطالب مرتبط در يزدفردا
تاریخ : شنبه 26 خرداد 1386 - بعدازظهر 05:24
تاریخ : چهارشنبه 30 خرداد 1386 - بعدازظهر 06:22
تاریخ : سه شنبه 29 خرداد 1386 - قبلازظهر 12:28
تاریخ : يكشنبه 15 مرداد 1385 - قبلازظهر 08:17
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 27,دسامبر,2024